گزارش مستند و انتقادی از سیاست خارجی دولت حسن روحانی؛تکیه بر وعدههای غرب بدون تقویت ظرفیتهای داخلی
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «ههوال شنو» به نقل از شبکه اطلاعرسانی راه دانا، دولت حسن روحانی (۱۳۹۲-۱۴۰۰) سیاستی را دنبال کرد که بر حل و فصل هستهای با غرب و بازگشت به بازارهای بینالمللی مبتنی بود. این رویکرد دستاوردهایی (مانند امضای برجام ۲۰۱۵) داشت، اما همزمان با اتکای بیش از اندازه به تضمینهای غربی و انتظار برای جبران فوری اقتصادی، فرصتی که میشد برای نوسازی صنعتی، تقویت صادرات غیرنفتی، توسعه ارتباطات راهبردی با همسایگان و قدرتهایی نظیر چین و روسیه استفاده شود، هدر رفت.
خروج آمریکا از برجام و ناکارآمدی مکانیسمهای اروپایی به همراه سقوط درآمدهای نفتی و رشد تورم، نشان میدهد که تکیه صرف بر توافق خارجی بدون تقویت ظرفیت داخلی و چانهزنی استراتژیک، کشور را در موضع تضعیف قرار داد.
۱. چارچوب تصمیمگیری و انتخاب راهبردی
دولت روحانی راهبرد اصلیاش را حول «تعاملیسازی» با غرب و بهویژه رسیدن به توافق هستهای (JCPOA) قرار داد. این انتخاب سیاسی – فنی بهخودیخود منطقی بود: کاهش تحریمها میتوانست منابع مالی و سرمایهگذاری خارجی را وارد اقتصاد کند. اما در عمل چهار اشکال کلان قابلردیابی است: ۱) نادیدهگرفتن ساخت ظرفیتهای اقتصادی داخلی، ۲) عدم تنوعبخشی واقعی به شرکای تجاری و سیاسی، ۳) اعتماد به تضمینهای طرفهایی که ابزار فشار قویتری (بهویژه آمریکا) داشتند، و ۴) فقدان برنامههای پشتیبان در صورت خروج طرف مقابل.
۲. خروج آمریکا از برجام و پیامدِ پیشبینینشده
در مهٔ ۲۰۱۸، دولت آمریکا به ریاست دونالد ترامپ رسماً از برجام خارج شد؛ این اقدام نشان داد که توافق فاقد تضمینهای کافی برای نادیدهگرفتن فشارهای فراکشوری بوده و ایران نتوانست وابستگی به وعدههای لغو تحریمها را به سرعت تبدیل به جایگزینهای اقتصادی قابلاتکا کند. این واقعه تأکیدی بود بر ریسک سیاستی که منافع و اقتصادی کشور را بیش از اندازه به بازگشت فوری و کاملِ سرمایههای خارجی وابسته کرد.
۳. ناکارآمدی اروپا و ابزارهایی مانند INSTEX
برای دورزدن تحریمهای آمریکا، کشورهای اروپایی در ۲۰۱۹ سازوکار مالی INSTEX را معرفی کردند. اما این مکانیزم عملاً نتوانست تجارت قابلملاحظهای با ایران برقرار کند و در نهایت به تعطیلی/انحلال منتهی شد – نشانهای از محدودیت توان اروپای سیاسی و اقتصادی در مقابله با فشارهای ایالات متحده و ضعف در تأمین منافعی که دولت ایران از برجام انتظار داشت. این واقعیت روشن میکند که چشمداشتِ بیپشتوانه به اروپا بهعنوان «نجاتدهنده» اقتصادی، اشتباه راهبردی بود.
چانهزنی بینالمللی قویتر:
فشار همزمان دیپلماتیک بر اروپا و ایجاد توافقهای حقوقی که مانع از تأثیرگذاری تحریمهای ثالث شوند.
نتیجهگیری:
دولت روحانی با انتخاب راهبرد محور بر تعامل هستهای با غرب، فرصتهایی به دست آورد؛ اما مهمتر از دست داد: زمان و ظرفیت داخلی برای مقاومسازی اقتصاد و تنوعبخشی در دیپلماسی. خروج آمریکا از برجام و ناکارآمدی مکانیسمهای اروپایی، ضعف طرح دولت در پیشبینی و جبران شوکها را آشکار کرد. این نقد به دنبال تخریب نیست؛ بلکه هشدارِ تجربهای است برای سیاستورزان که نشان میدهد توافق بینالمللی بدون تقویت پایههای داخلی و تضمینهای عملی، شکننده است – و کشور باید از هر ابزار دیپلماسی برای کاهش آسیبپذیری استفاده کند.
انتهای خبر/
دیدگاهتان را بنویسید